ســلام هــم وطن...
میــخواستم بــزرگ بشم...
درس بخــونم مهــندس بشم خاکــمو اباد کنم...
زن بگیــرم مادر پــدرمو ببــرم کربــلا...
دخــترمو بــزرگ کنــم بــبرمش پارک تــوراه مدرســه با هم حــرف بزنیم...
خیــلی کارا دوس داشــتم انــجام بدم...
خــب نشــد...
بایــد مــیرفتم از مــادرم پــدرم خــاکم نــاموسم دخــترم دفاع مــیکردم...
رفتــم که دروغ نباشــه؟
احتــرام کم نــشه؟
هــمدیگرو درک کنیــم؟
ریــا از بیــن بره؟
دیگه توهیــن نباشه
محــتاج کــسی نباشیم؟
الان اوضــاع چــطوره؟
...داداش اوضــاع خیــلی قشــنگه
...مردم همــدیگرو فوش نامــوس مــیدن
داداش ایــن مرد با این ســنش به خاطر اینکه پیــشه زن و بچش شرمنده نشه
...شــبا هم کار میــکنه
داداش گل نخــریدن ازش هیــچ ! بدجــوری هم دلشــو شــکستن
داداش ایــنجوری به یتــیما کمک میــکنن
مثل امــام علی (ع) مخــفیانه میرن که نشــناسنــشون؟
داداش مــردم به نامــوس هم احترام مــیزارن هــمه غــیرت دارن
داداش یه ...مــادر.. چــندتا بچــه رونگه میداره آخ نمــیگه
...اماچــند تا بچه یه ... مــادر... رونــگه نمیــدارن
داداش دخــتره ســن کــم داره کار میــکنه
/// شــما
...به خــاطر اســایش اینا از خــودتون گذشــتین
...داداش ســالی چــند تا از ایــن حــادثه ها داریــم
داداش یه مــرد (نامرد) زن و بــچه اش رو تو اتیــش ســوزند
...چشــمای جفتــشون از کاســه دراومــد
داداش تــو مصــرف مواد مخــدر اول شــدیم
...داداش آذربــایــجان خــیلی ســرده
داداش این بچه تو سرما خوابش برد میبینی چقدر شهر ساکته
...هیــشکی توجــه نمــیکــنه
داداش اوضــاع خیــلی بهــتر از ایناســت به قــول اون خواننــده
هــمه چــی آرومــه!!!؟؟؟
نویسنده : ازنسل افتاب تاریخ : دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:هــمه چــی آرومــه ,,,,